ما از جریانهای سلفی، حرکات سلفی و اعتقادات سلفی آنچه را که بیشتر به آن میپردازیم وهابیت است. وهابیت چنانچه شما نیز می دانید یک فرع، یک شاخه یا یک گرایش از گرایشات سلفی است.
ما از جریانهای سلفی، حرکات سلفی و اعتقادات سلفی آنچه را که بیشتر به آن میپردازیم وهابیت است. وهابیت چنانچه شما نیز می دانید یک فرع، یک شاخه یا یک گرایش از گرایشات سلفی است. بگذریم از این که وقتی در تقریر مبانی وهابیت، منابع را نگاه میکنیم میبینیم این منابع هم از آن پویایی لازم نسبت به اینکه بهروز شده باشد برخوردار نیستند. یعنی گاهی وقتها اکتفا میشود به همان حرفایی که ابن تیمیه زده است. دوستان ما الان آشنایی ندارند و حال اینکه خیلی از اینها دم گوش ما هستند. برخورد ما با خیلی از اینها به نوعی شاید بیشتر هم باشد. مثلاً ما الان از جریان سلفی «دیوبندی» چیزی نمیدانیم. دوستان چه می دانند فرق اینها با وهابیت در چیست؟ کتابها، مبانی و ادلهی آنها چیست؟ حال آنکه مکتب دیوبندی در واقع یک گرایش سلفی هستند.
الان بسیاری از اهل سنت جنوب شرق ما، گرایشات دیوبندی دارند که در مقابل، گرایشی که خیلی با هم در تعارض هستند و کتاب هم مینویسند همان گرایش «بریلوی» است؛ یعنی احمد خان بریلوی و کسانی که مریدان او هستند یا فرض کنید «جماعت تبلیغی». جماعت تبلیغی واقعاً وهابی نیستند که بخواهیم در تقسیمات وهابی داخلشان کنیم. فکر کنم بهترین تعبیر این است که صوفیترین سلفیها هستند که این دو کلمه معمولاً با هم نمیسازند. ولی اینها تلفیقی از هر دو هستند و این قسمت مربوط به گرایش سلفیگری را دارند. اما قسمتهایی را از چیزهای دیگر را با هم تلفیق کرده اند.
وهابیت یک گرایش خاصی است که سرزمین نجد بوده است. البته خود وهابیت هم اقسامی دارد. مثلاً وهابیت حجازی میگویند، وهابیت دمشقی میگویند که البته از آنها تعبیر به سلفیت دمشقی میکنند. جماعت تبلیغی یک سری اشتراکات یعنی یک سری باورهایی که ما اعتقاد داریم را تحفظ کرده اند. اما بعضی چیزها را خیر. حال، ادله اینها، سبک اینها چگونه است؟
اخوان المسلمین هم یک گرایش سلفی هستند. همینطور گروههای تکفیری که اینها نوعی سلفی هستند. سلفیت ناصر الدین البانی؛ خوب اینها این همه کتاب و … دارند. پس ما در ابتدا قبل از اینکه برویم سراغ وهابیت، باید سلفیت و تفاوت بین آنها را بشناسیم.
معرفی، شناخت، تبلیغ، ترجمه و وارد شدن به کتابهایی که سنیها علیه سلفیها مینویسند بسیار مفید است. چون اینها به مبانی هم آشناترند کتابهاییکه اینها علیه هم مینویسند معرفی بشوند ترجمه شوند و ما بهروز شویم. مثلاً این کتاب هایی که مرحوم کوثری نوشته معرفی شود. خیلی وقتها اینها کارهایی انجام داده اند که خیلی قوی هستند ولی خیلی شناخته شده نیستند. حتی در همین کشورهای نزدیک ما، پاکستان و افغانستان کارهایی انجام شده است. مثلاً دکتر عبد القادر طاهری که ما به مرکزش در لاهور رفتیم. ایشان کتابهای خیلی خوبی نوشته است. اتفاقاً بعضیهایش را هم در مرکزشان به ما دادند و ما این کتابها را داریم. اینها ترجمه بشود. خیلی آثار خوبی است. حتی میشود کاری برای طلابی که هندی و پاکستانی هستند زبان اردو بلد هستند انجام داد.
ما با جدیدترین حرفهای اینها آشنا باشیم. طلبه ها هم آشنا بشوند. من مشخصاً به عنوان پیشنهاد میگویم. ببینید الان این مجموع فتاوایی که چاپ میشود خیلی قابل استفاده است. مثلاً مجموعهی فتاوای العثیمین است در ۲۹ جلد. این مجموع فتاوای العثیمین که ۲۹ جلد است حدوداً شاید مثلاً ۸ جلدش این بحث اعتقادات است. وقتی کسی هم از اینها سؤال میکند معمولاً دأب اینها اینطور است که دلیلش را میگویند. مثلا اگر فلان مسألهی اعتقادی را میگوید نمی گوید که بله معتقدیم یا نیستیم یا غلط است یا درست است. این را با دلیل میگوید کما اینکه در فقهشان هم خیلی وقتها همین کار را میکنند.
ما الان قسمتهایی اش را برای دوستانی که در موضوع سلفیت کار میکنند سفارش کردیم همینها را به عنوان درسی بخوانند. چون طرف وقتی نظرش را در رابطه با بحث علو میگوید میگوید ما معتقدیم به علو ذاتی که حالا به این دلیل ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ … یعنی ۵ تا دلیل میگوید. کسی بخواهد همهی اینها را کنار هم ببیند اینجا هست. یا مثل فتاوای بن باز و مانند آن. اینها الان در نوشتههای جدید، مرتبتر و مستدلتر و سنجیدهتر از گذشته دلایلشان را نقل می کنند. این هم مطرح شود بیان بشود دستهبندی ها و … معرفی شود.
برگرفته از مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین مرتضی استادی